یک ماهگی ات
کیان عزیزم سلام مامانی روز 12 خرداد 30 روزه که زندگی من و بابایی و شادتر کردی ، انگار 30 ساله که پیشمونی و امروز 41 روزه شدی، انقدر بهت وابسته شدیم که یک لحظه هم نمی تونیم ازت دور باشیم . هر لحظه که تو بغلمی فقط خدارو بخاطر تو شکر کردم ، از اینکه اجازه داد یکی از فرشته هاش بیاد رو زمین و زندگی من و مچیدو بهشت کنه ازش تشکر کردم . کیانم انقدر دوست دارم که تابحال هیچکس اینطوری دوست نداشتم. کیان ، زندگی مامان تو این چند روز فرصت نمی کردم به وبلاگت سر بزنم و برات بنویسم . امروز 41 روزت شده و الان تو بغلم خوابیدی و داری شیر می خوری ، الان خونه مامان جونیم . مامان جون و آقای جون امشب دارن می رن م...
نویسنده :
مامان سارا
17:14